عبدی توضیح نداده که منبع مورد اشارهاش کجا بوده و چگونه توانسته یک رژیم ذاتا اشغالگر و جنایتکار را که هماینک درباره از دست رفتن استقلال دستگاه قضایی شاهد اعتراضات و هشدارهای گسترده صهیونیستهاست، قابل اعتماد (آن هم برای اعراب) معرفی کند؟!
وی همچنین به جماران گفته است: ماهیت حکومت برآمده از انقلاب، یک ماهیت حکومت «کارگزاری/ کارفرمایی» بوده است. وقتی که شما قانون اساسی را مینویسید و رأی میدهید تا عدّهای بروند و در جایگاهی قرار بگیرند، به معنای آن است که آنها کارگزار شما هستند. وقتی که این فرد کارگزار است، باید تابع مردم باشد. اما تعبیر و تعریفی که اکنون حکومت از خودش دارد این نیست. حکومت از خودش تعبیر «هادی» و هدایتکننده دارد. حکومت خودش را هدایتکننده و مردم را هدایت شونده میداند. به لحاظ تحلیلی، شکلگیری این نوع حکومتها به این معنا است که شکافی بین دولت و ملت شکل میگیرد.
در اینجا هم عبدی خلافگویی میکند چه این که نوع حکومتهای دنیا، نقش هدایتگری افکار عمومی را برای خود قائل هستند. و البته در این میان بر خلاف جمهوری اسلامی که قائل به ارتقای رشد عمومی است، اغلب حکومتها دنبال تحمیق مردم برای حکومت آسانتر هستند.
عبدی همچنین گفته است: اگر قرار است طیفی وارد میدان شوند و پروژهای را پیش ببرند؛ این طیف باید شامل بخشی از اصولگرایان داخل حکومت باشند. منظور از داخل، کسانی است که تعلق خاطر به حکومت دارند و امروز به معنای جدی معترض هستند و اعتراضهای جدی دارند. بخشی دیگر شامل اصلاحطلبان میشوند. بخش اصلی آنها فراتر از اصلاحطلبان هستند که البته تعدادی از آنها از اصلاحطلبان بودند و از آنها جدا شدند و تعدادی از آنها از ابتدا به دلایل تاکتیکی از آنها حمایت میکردند.
یاد آور میشود عبدی شهریور ۹۵، در نشریه کارگزارانی «صدا» نوشته بود: «مهمترین عاملی که در شرایط کنونی بهعنوان پیشران برنامه ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت میان اصولگرایان است. این هدف در ۵ سال گذشته به نحو مطلوبی پیش رفته. نهایی کردن شکاف میان جناح حاکم، بسیار مهم است. اصلاحطلبان باید نقش «قُوِه»ای را بازی کنند که این شکاف را به مرز جدایی کامل برساند». او همچنین ۵ مهر ۹۱ با نام بردن از یکی از چهرههای اصولگرا به «عصر ایران» گفته بود: «اگر وی از جایگاه فعلیاش در جناح راست خارج شود و به اصلاحطلبان بپیوندد، چیزی به آنها اضافه نمیکند. اهمیت او در این است که در آن سو قرار دارد. او به این سو بیاید، جایگاهش را در آن سو از دست میدهد. او باید در آن سو خوب بازی کند».