تاریخ انتشار : یکشنبه 5 مرداد 1404 - 0:00
383 بازدید
کد خبر : 1115

مرگ “محمدرضا پهلوی” در قاهره (۱۳۵۹ ش)

مرگ “محمدرضا پهلوی” در قاهره (۱۳۵۹ ش)

با ورود متفقین به ایران و برکناری وتبعید رضاخان به آفریقای جنوبی، دولت‏های استکباری که محمدرضا را مهره‏ای آرام و مطیع دیدند، او را به سلطنت ایران نشاندند. از این پس، محمدرضا به عنوان پادشاه ایران، سلطنت خود را آغاز کرد. تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نفوذ انگلستان در کشور بیشتر بود، ولی

مرگ "محمدرضا پهلوی" پادشاه خائن ایران در قاهره (1359 ش)

با ورود متفقین به ایران و برکناری وتبعید رضاخان به آفریقای جنوبی، دولت‏های استکباری که محمدرضا را مهره‏ای آرام و مطیع دیدند، او را به سلطنت ایران نشاندند. از این پس، محمدرضا به عنوان پادشاه ایران، سلطنت خود را آغاز کرد. تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نفوذ انگلستان در کشور بیشتر بود، ولی پس از کودتا، آمریکا به عنوان قدرت اصلی در مملکت، شاه را به هرطرف که منافع آن دولت طلب می‏ کرد، می‏ کشاند. با آغاز حرکت انقلاب اسلامی در خرداد ۱۳۴۲، شاه، با قساوتی تمام، مردم را به خاک و خون کشید و رهبر انقلاب اسلامی را در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به تبعیدی ناخواسته فرستاد. پس از این تبعید، محمدرضا پهلوی یکه ‏تاز میدان حکومت ایران شد و به دیکتاتوری خود محور بَدل گشت. در طول این سالیان، ساواک هرگونه مخالفتی را با شدت سرکوب می‏ کرد و مستشاران آمریکایی در تمام ارکان کشور نفوذ کرده بودند. شاه برای تثبیت بیشتر مقام خود، در سال ۱۳۵۰ جشن ‏های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران را برگزار نمود و عده ی زیادی از سلاطین و رؤسای جمهور و نمایندگان کشورها در آن شرکت کردند. هزینه این جشن‏ ها در رسانه‏ های غربی بازتاب بدی پیدا کرد و آنان ضمن نشان دادن فیلم‏ های جشن، گوشه‏ هایی از زندگانی رقت‏بار جنوب تهران را به نمایش گذاشتند. اقدامات اسلام ستیزانه محمدرضا پهلوی در سال‏های بعد شکل گسترده‏ تری به خود گرفت و حتی تاریخ هجری شمسی را به تاریخ مجعول و موهوم شاهنشاهی بدل ساخت. در اواخر سال ۱۳۵۶، و پس از درج مقاله اهانت‏ آمیز علیه امام خمینی، امواج توفنده انقلاب، بار دیگر پایه‏ های پوسیده نظام شاهنشاهی را در بر گرفت. در این میان شاه سعی کرد با اقدامات عوام فریبانه، خشم مقدس ملت ایران را فرو نشاند. از این رو با برکناری نخست‏ وزیر و دستگیری برخی از مهره ‏های سرشناس پهلوی، درصدد بود تا تقصیر را بر گردن آنها بیندازد. وقتی این تلاش‏ها به جایی نرسید، محمدرضا خود در صفحه تلویزیون ظاهر شد و نطقی استرحام ‏آمیز ایراد نمود و خطاب به مردم گفت که صدای انقلاب شما را شنیدم. او همچنین از مراجع تقلید ملتمسانه درخواست کرد که مردم را هدایت نمایند و قول همه ‏گونه آزادی داد. ولی نه دولت نظامی و نه نطق شاه، بازدارنده روند انقلاب نبود. در این حال محمدرضا شاه که برای خود چاره ‏ای جز سرکوب و کشتار نمی‏ دید، دست به ارتکاب جنایات متعددی زد. این کشتارها مانع از سقوط رژیم ستم‏شاهی نگردید و پس از فرار مفتضحانه او سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ش، طومار سلطنت ننگین پهلوی و ۲۵۰۰ سال حکومت شاهنشاهی در هم پیچیده شد. شاه که چند هفته قبل از پیروزی انقلاب، ماندن در ایران را صلاح نمی ‏دید، در ۲۶ دی ۱۳۵۷، از کشور خارج شد و پس از ماه‏ ها آوارگی، سرانجام در پنجم مردادماه ۱۳۵۹ ش در قاهره پایتخت مصر در میان غُربَت و بیماری و کوله‏ باری از جنایت و وحشی‏ گری به اسلاف خود پیوست.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.


وبسایت امام خمینی وبسایت آیت الله خامنه ای

فرهنگی

اخبار سیاسی